دلنوشته‌ای برای حماسه‌ی ماندگار

امروز، پا به سرای شهرداری که نه، که پا به کربلای عاشقی گذاشتم. چادرهای خاکی و تصاویر شهیدان، در آستانه هفته دفاع مقدس، نه یک نمایشگاه، که آیینه تاریخ بودند. آیینه غرور و سربلندی ملتی که ۱۲ روز، نه، که هشت سال، قامت به قامت کفر ایستاد و نگذاشت حتی یک وجب از این خاک مقدس به تاراج برود.

با دیدن این المان‌های ساده اما پرمعنا، قلبم مالامال امید شد. امیدی که ریشه در خاکی بودن مردانی داشت که نه از جنس دنیا، که از تبار آسمان بودند. مردانی که شهرت نمی‌خواستند، فقط سهمی از جهاد و شهادت. مردانی که بی‌هیچ ادعایی، دل به دریا زدند و جان شیرین خود را فدای این مرز و بوم کردند.

اینجاست که می‌فهمم، عزت و اقتدار امروز ما، از دل همان سادگی‌ها و خلوص نیت‌ها برخاسته است. از همان چادرهای خاکی، از همان لبخندهای بی‌ریا، و از همان دستان پینه‌بسته‌ای که سلاح را نه برای انتقام، که برای دفاع از شرف و ناموس ملت بالا بردند.

امروز، در این فضای معنوی، سر تعظیم فرود می‌آورم به روح پاکشان. به خاکی بودنشان که از خاکریز تا عرش، راهی روشن گشود. این نمایشگاه، تنها یادآوری از گذشته نیست؛ چراغ راهی است برای آینده، که نسل‌های بعد نیز بدانند، سربلندی ما، از جان‌فشانی مردان خاکی این سرزمین است.

روحشان شاد و یادشان برای همیشه جاودان.

🔖مدیریت ارتباطات و امور بین‌ الملل شورای اسلامی شهر و شهرداری ملارد
•┈••❀🍃🌸🍃❀••┈•
🔻 اتاق خبر (پایگاه خبری شورای اسلامی شهر و شهرداری ملارد) را در پیام رسان ایتا دنبال کنید:
🆔@otaghkhabarmalard


نوشتن دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

تصویر امنیتی تصویر امنیتی جدید